با هفتاد و یک بهار رفت.
بهارهای خانه ی پدریش. با شکوفه های انار و گلابی و حوض و تخت توی خیاط.
الف لام واو چه........نوبرانه ی آلوچه خواستنش از باباش
بهارهای معلمی با پیراهن های گلگلی دست دوزش
بهار های معلمی با مانتو و مقنعه و کادوهای کله گچی 12 اردیبهشت
بهار توی حیاط کوچیکه ی مهدیه و گلهای اطلسی
بهار توی حیاط بزرگه ی کوچمشکی و گلهای کوکب و آهار
نیلوفر جان عالی بود،عالی
پاسخحذفالان م یه جاییه که بهاره.همیشه بهاره.
پر از جوی آب و درختای بلند و...
هوای تازه!
جاشون سبز نیلو جدیده.
پاسخحذفمامانا هر جا باشن، بهاره.